۱۴۰۲/۱۱/۲۴

der Fragesatz

 جملۀ سوالی (   (der Fragesatz

جملات پرسشی که جواب آنها بلی یا خیر است، بدون ضمیر پرسشی ساخته می شوند. در چنین جمله هایی، فعل در اوّل جمله می آید. مانند
Arbeitest du viel?
Ist noch ein Zimmer frei?
Kommst du mit?
*
Wie teuer ist das Zimmer?
Wie lange bleiben Sie?
Wie heißt du?
Was kostet das Buch?
Wer ist das?

das Possessivpronomen

ضمیر ملکی besitzanzeigende Fürwort =das Possessivpronomen=

ضمایر ملکی، ضمایری هستند که به جای اسم می نشینند و بر مالکیّت دلالت می کنند.( در کتاب دستور زبان فارسی ناتل خانلری ضمیر ملکی را متمم اسم و مضاف الیه نامیده است.)
مانند: برادرِ من – مالِ تو – کتابِ او
ich ( mein ) – du ( dein ) –er ( sein )- sie ( ihr ) – es ( sein )
wie ( unser )- ihr ( euer ) – sie ( ihr ) – Sie ( Ihr )

*
der / ein / mein / Schlüssel
die / eine / mein / Arbeit
das / ein / mein / Hotel
گذرنامۀ شما – Ihr Pass  - der Pass
عینکِ من – meine Brille  - die Brille   
دوستِ شما کی می آید؟ -
Wann kommt euer Freund?
حالِ مادر و پدرِ شما چطور است؟ -
Wie geht es euren Eltern?
*
der – das – die – die
( N ) mein – mein – meine – meine
(G ) meines +s (es ) – meines + s (es) – meiner – meiner
(D) meinem – meinem - ,einer – meinen +n
( A ) meinen – mein – meine – meine
*

این ماشینِ توست؟ بله این مالِ من است.
Ist das dein Wagen? Ja, das ist meiner. ( der Wagen )
نامۀ دوستم –
der Brief meines Freundes
اسمِ مادرم –
der Name meiner Mutter  
*
وقتی که گوینده ( در دستور زبان اوّل شخص مفرد) دربارۀ اشیائی صحبت می کند که به خود او تعلّق دارند، از دو عوع ضمیر ملکی استفاده می کند که هر دو مال من معنی می دهد. (
mein – meine )


 

das Fürwort = Pronomen

 

ضمیر  das Fürwort = Pronomen =

ضمیر: کلمه ای است که به جای اسم می نشیند و مانع تکرار شدن اسم می شود. ( گوینده، شنونده، کس دیگر یا نفر غایب )
*
ضمیر شخصی (
persönliche Fürwort )
ضمیر شخصی مفرد ( من، تو، او ) ضمیر شخصی جمع ( ما، شما، ایشان)
ich, mir, mich ( Eine Person spricht von sich.)
wir, uns (Eine Person spricht von sich und andere Person.)
du, dir, dich( Eine Person wird angesprochen.)
ihr, euch(Mehrere Personen werden angesprochen.)
er, sie, es (Über eine dritte Person wird gesprochen.)
Sie, ihnen (Über mehrere Personen wird gesprochen.)

ich – ضمیر شخصی گوینده ( متکلم ) اوّل شخص مفرد
du – ضمیر شخصی شنونده ( مخاطب ) دوّم شخص مفرد
Sie – ضمیر دوّم شخص مفرد است و برای احترام گفته می شود. ( ما هم در زبان فارسی استفاده می کنیم. مثلا: حال شما خوبه؟ ) همیشه با S بزرگ نوشته می شود.
er , sie , es – ضمیر شخصی نفر دیگر ( غایب ) به کار می رود. او( زن ، مرد، اشیا) 
*
وقتی در مورد کسی حرف می زنیم اگر نخواهیم در اول هر جمله نام آن شخص را بیان کنیم، به جای اسم آن شخص از ضمیرشخصی « او » استفاده می کنیم.
*
ضمیر پرسشی (
Frage Pronomen )
ضمایر پرسشی کلمه هایی هستند که برای پرسیدن یک سوال به اوّل جمله اضافه می شوند.

مانند:
wie – was – wer – wen – wem – wieso – warum – wann – wo – woher – wohin – welch
wer
ضمیر پرسشی  است که با آن درمورد اشخاص سوال می کنیم. ( چه کسی؟ )
Wer sind Sie?
شما چه کسی هستید؟
به این سوال می توان به انواع مختلف جواب داد.
می توان نام و نام خانوادگی را گفت.
می توان فقط نام را گفت.
می توان نام و نام خانوادگی و آدرس و غیره را هم گفت.
نوع اوّل سوال کردن ) به هنگام سوال کردن، اگر بخواهیم سوالمان مودبانه باشد، به آخر جملۀ سوالی مان
bitte) ) اضافه می کنیم.
نوع دوّم سوال کردن ) با کلمۀ
 duمی توانیم از دوستان، افراد خانواده، یا هم سن و سالان خودمان، سوال کنیم. اما سوال با دیگران مودبانه نیست.
Wer bist du?

نوع سوّم سوال کردن ) این نوع سوال کردن حالت رسمی دارد و در مورد اشخاصی که با آنها آشنائی کامل نداریم استفاده می کنیم. فعلی که در این جملات سوالی به کار می بریم باید جمع باشد. مانند:
 
Wer sind Sie?
*
woher
 به معنی از کجا، در زبان آلمانی با این ضمیر در مورد موطن شخص یا مبدا به وجود آمدن سوال پرسیده می شود. مانند:
Woher kommst du?
Woher kommen Sie?

*


 

 

۱۴۰۲/۱۰/۲۹

die Präpositionen

 حروف اضافه با مفعول با واسطه 
der Dativ
mit , bei, von, aus, zu, nach, seit, gegenüber, außer, gemäß, entgegen
*
حروف اضافه با مفعول بی واسطه
der Akkusativ
für, gegen, um, durch, ohne, entlang
*
حروف اضافه با مفعول با واسطه و مفعول بی واسطه
auf, in, an, von, neben, über, unter, hinter, zwischen
*
حروف اضافه با حالت مضاف و مضاف الیه
der Genitiv
wegen, trotz, während, statt, außerhalb, innerhalb, inmitten, oberhalb unterhalb, aufgrund, infolge, mittels, anhand
*

Vergleiches Wörter

 

Vergleiches Wörter

 

Positiv

genauso … wie

ebenso … wie

so … wie 

sehr

*

er ist genauso alt wie ich.

sie ist genauso groß wie meine Schwester. 

diese Blumen sind sehr schön.

das sind sehr schöne Rosen.

*

Komparativ

als - viel

das Taxi ist sicher schneller als der Bus.

die Blumen da sind aber viel schöner.

im Sommer gibt es viel schönere Blumen.

*